آشنایی با برنامه ریزی استراتژیک

مقدمه :  هدف از ارائه این مطلب این است که چون  تهیه سند راهبردی فن آوری اطلاعات وارتباطات ازنوع برنامه ریزی استراتژیک می باشد, بنابراین آشنایی مقدماتی با اصول برنامه ریزی استراتژیک الزامی است .


منبع مورداستفاده :  کتاب : برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان های دولتی وغیرانتفاعی  .

      ( نویسنده : جان .ام .برایسون       مترجم : دکترعباس منوریان       اتشارات:  سازمان مدیریت وبرنامه ریزی کشور  )

·         - مفهوم برنامه ریزی استراتژیک دراین مقاله برای سازمان وهمچنین یک منطقه مانند شهر , استان و کشوربکار میرود.


برنامه ریزی استراتژیک جیست ؟

        تلاشی منظم وسازمان یافته درجهت اتخاذ تصمیم ها ومبادرت به اقدامات بنیادی است .به مو جب آن اینکه یک سازمان (یاهرموجودیت دیگر) : " چیست , چه می کند و چرااموری راانجام می دهد " مشخص خواهد شد .

و دربهترین شکل خود نیازمند جمع آوری اطلاعات بسیار وسیع , جست و جوی گزینه های مختلف و تاکید بر تاثیرات آینده تصمیماتی که امروز اتخاذ می شوند خواهد بود

فرق برنامه ریزی استراتژیک با برنامه ریزی جامع وفراگیر یا بلندمدت :


-          برنامه ریزی بلندمدت بیشتر بر مشخص کردن اهداف و مقاصد و تبدیل آنها به بودجه وبرنامه های کار جاری نظر دارد .

-          برنامه ریزی استراتژیک به ارزیابی محیط داخلی و خارجی سازمان تاکید بیشتری دارد . برنامه ریزان بلندمدت براین فرض تمایل دارند که روندهای جاری تا آینده ادامه خواهد یافت , درحالی که برنامه ریزان استراتژیک انتظار وقوع روندهای جدید , رویدادها و وقفه هایی درروند مورد بحث و بروز غافلگیری های گوناگونی را دارند .

-          برنامه ریزان استرتژیک بیش از برنامه ریزان بلند مدت احتمال دارد خواستار شکل مطلوب سازمان یا چشم انداز موفقیت باشند و بپرسند که چگونه می توان به آن دست یافت .

-          برنامه ریزی استراتژیک خیلی بیشترجهت گیری عملیاتی دارد . برنامه ریزان استراتژیک برحسب معمول دامنه از رویدادهای ممکن آینده را از لحاظ ارتباطی که با این دامنه دارند , مورد توجه قرارمی دهند .

بنابراین  برنامه ریزی استراتژیک نیازمند بینشی وسیع ترازآن چیزی است که معمولا راهنمای برنامه ریزی جامع واقع می شود.


فواید برنامه ریزی استراتژیک :

          می تواند به سازمان یا هر موجودیت دیگر کمک کند  تا  :

-          به روش استراتژیک بیندیشد و استراتژیهای موثری تدوین کند .

-          جهت گیری آینده رامشخص کند .

-          اولویتها را مشخص سازد .

-          تصمیم های امروز را در پرتو پیامدهای آینده آنها اتخاذ  کند .

-          پایه ای دارای همسازی منطقی و قابل دفاع برای تصمیم گیری برقرارسازد .

-          دررمینه های تحت کنترل سازمان , حداکثر بصیرت را اعمال کند .

-          با توجه به تمامی سطوح و کنشها تصمیم گیری کند .

-          مسایل سازمانی یا منطقه ای عمده را حل کند .

-          عملکرد سازمانی را بهبود بخشد .

-          با اوضاع و احوال به سرعت دستخوش تغییر , به روش کارساز برخورد کند و کار تیمی و تخصصی کارشناسی ایجادکند.


مواردیکه برنامه ریزی استراتژیک به مصلحت نیست :

-          برای سازمانی که بنیانش درهم ریخته است .

-          اگرسازمان فاقد مهارتها ومنابع باشد یا تصمیم گیرندگان کلیدی ازتعهدلازم بی بهره باشند .

-          وقتی هزینه های فرآیند برنامه ریزی بر فایده های آن بچربد .

نکته مهم : اندیشه و عمل استراتژیک بسیارمهم تر از هر رویکردی درزمینه برنامه ریزی استراتژیک است .


فرآیند برنامه ریزی استراتژیک :

هر نظام برنامه ریزی استراتژیک باید به چها رپرسش اساسی پاسخ دهد :

1-      به کجا می رویم ؟ (فلسفه وجودی)

2-      چگونه می خواهیم به مقصدبرسیم ؟ (استراتژی)

3-      امکانات ما براِی اقدام چست ؟ (بودجه)

4-      چگونه آگاه می شویم که درمسیردرست حرکت کنیم ؟(کنترل)


فرآیند :

1-      آغاز فرآیند برنامه ریزی استراتژیک و حصول توافق درباره آن   (گفتگو با تصمیم گیران کلیدی و رهبران فکری داخلی و خارجی و جلب حمایت و تعهد این افراد نسبت به موفقیت برنامه)

2-      تعیین و شناسایی دستورهای سازمانی (آشنایی با دستورهای رسمی و غیررسمی که برعهده سازمان گذاشته می شود ) .                                                                                                                    

3-      روشن ساختن رسالت و ارزش های سازمان ( تعیین رسالت سازمان بیش از صرف توجیه موجودیت آن کاربرد دارد)

4-      ارزیابی محیط خارجی ( تعیین موقعیتها و تهدیدهایی که سازمان به آنها مواجه است . (عوامل بیرونی آنهایی هستند که سازمان برآنها کنترل ندارد)

5-      ارزیابی محیط داخلی . ( تعیین و شناسایی نقاط ضعف و قوت داخلی )

6-      شناسایی مسائل استراتژیکی که سازمان با آنها مواجه است .   (سیاستهای بنیادینی که بردستورها , رسالت و ارزشها , سطح تولید یا خدمت , مراجعان , مصرف کنندگان خدمات و کالاها یا مالیات دهندگان , هزینه های امور مالی یا مدیریت تاثیر می گذارند )

7-      تدوین استراتژی هایی برای مدیریت مسائل .

8-      تبیین چشم انداز سازمانی موثر برای آینده .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد